درباره وبلاگ

گاهی گمان میکنی که نمیشود گاهی نمی شود که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود گاهی گدای گدایی و بخت نیست گاهی تمام شهر گدای تو می شود
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پنج ستاره و آدرس panjsetare.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 116
بازدید ماه : 116
بازدید کل : 94115
تعداد مطالب : 41
تعداد نظرات : 93
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


زنـــدگی منـــهای غـم
Welcome To Meysam's Weblog
14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

سلام دوستان گلم . میدونم که هیچکدوم از دوستایی که من دارمو اینجا سر میزنن ازدواج نکردن ولی دیدن این مطلب واقعا جالبه و برای کسایی هم که میخوان بعدا این سنت زیبا رو به جا بیارن خیلی مفیده.

تو این پست تعریف ازدواج رو از نگاه ضرب المثلهای کشورهای مختلف و  هنرمندان و دانشمندان بزرگ دنیا می بینید.امیدوارم خوشتون بیاد.و چون مطلب جالبیه حتما باید نظر بدین و بگین از کدوم یکی از ضرب المثلها بیشتر خوشتون اومد .

 

  ازدواج در ضرب المثلهای کشورهای مختلف دنیا

 

1- هنگام ازدواج بيشتر با گوش هايت مشورت كن تا با چشم هايت (ضرب المثل آلماني)



2- مردي كه به خاطر پول زن مي گيرد به نوكري مي رود( ضرب المثل فرانسوي)



3- لياقت داماد به قدرت بازوي اوست( ضرب المثل چيني)



4- زني سعادتمند است كه مطيع شوهر باشد‌( ضرب المثل يوناني)



5- زن عاقل با داماد بي پول خوب مي سازد. (ضرب المثل انگليسي
)

بقیه در ادامه مطلب

 



ادامه مطلب ...


15 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

سلام . خوبین ؟خوشین ؟ دلم برای همتون تنگ شده بود. ببخشید از اینکه یه روز هستمو یه ماه نیستم. کنکوره دیگه.خداروشکر دوتاشونو خوب دادم.

 

 

یکی ازاد بود که نتایجش اومده و از قرار معلوم رتبم تو اهواز 3 شده و اون یکیم که مهمتر و سختتره نتایجش دو هفته دیگه میاد .دعا کنین تو این یکی قبول شم.

 

 

خب دوستای گلم از امروز تصمیم گرفتم که  اینجا رو قشنگتر از قبل کنم و هریکی دو روز اپش کنم  تا شما وقتی سر میزنین از اینکه وقت گذاشتینو سر زدین پشیمون نشین. اگه هم چیز خاصی  دوست دارین که تو وبلاگم باشه حتما بگین.

 

 

خب دیگه زیاد حرف نزنم  بریم سراغ چندتا  موضوع جالبو قشنگ که امیدوارم خوشتون بیاد .

 

 

 

 

 

اول اینکه تصمیم گرفتم هر روز سه تا داستان جالبو اموزنده بذارم .اگه دوست داشتین که اینکارو ادامه میدم پس حتما حتما نظراتتونو واسه تک تکشون بگین واسم خیلی مهمه.

 

 

راستی منبعشونو هم بعد بهتون میگم که فکر نکنین با کلک از جایی برداشتم .بالاخره اون دوستمونم واسه اینا زحمت کشیده .

 

 

خب بریم سراغ  داستان اول

 

 

 

 داستانی از سقراط  (فیلسوف مشهور یونانی)

 

 

 

در دوره ماد ها،سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود.


روزي فيلسوف بزرگي که از آشنايان سقراط بود با هيجان نزد او آمد و گفت:

 

 

 

 

 


"سقراط ميداني راجع به يکي از شاگردانت چه شنيده ام؟"

 

 

 


سقراط پاسخ داد:"لحظه اي صبر کن،قبل از اينکه به من چيزي بگويي،از تو مي خواهم آزمون کوچکي را که نامش آزمون 3 پرسش است،بگذراني."

 

 

 

 

 


مرد پرسيد:"3 پرسش؟"

 

 

 


سقراط گفت:"بله درست است.قبل از اينکه راجع به شاگردم با من صحبت کني،لحظه اي آن چه قصد گفتنش را داري امتحان کنيم.اولين پرسش-حقيقت-است.کاملا مطمئني آنچه را که ميخواهي به من بگويي حقيقت دارد؟"

 

 

 

 

 


 مرد جواب :"نه فقط در موردش شنیده ام.

 

 

 



سقراط گفت:"بسيار خوب، پس واقعا نمي داني که خبر درست يا نادرست است. حالا بيا پرسش دوم را بگويم،پرسش-خوبي-. آنچه را که ميخواهي در مورد شاگردم به من بگويي خبر خوبيست؟"

 

 

 

 

 


مرد پاسخ داد:"نه،برعکس..."

 

 

 


سقراط ادامه داد:"پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي در مورد حقيقت آن هم مطمئن نيستي بگويي؟"

 

 

 

 

 


مرد کمي دست پاچه شد و شانه بالا انداخت.

 

 

 


سقراط ادامه داد:"و اما پرسش سوم-سودمند بودن-است.آنچه را که ميخواهي در مورد شاگردم به من بگويي،برايم سودمند است؟"

 

 

 

 

 


مرد پاسخ داد:"نه واقعا..."

 

 

 


سقراط نتيجه گيري کرد:"اگر مي خواهي به من چيزي را بگويي که نه حقيقت دارد و نه خوب و نه حتي سودمند است،پس چرا اصلا آن را به من ميگويي؟"

 

 

 

 

 


مرد،شکست خورده و شرمنده بود و سقراط به اين دليل فيلسوفي بزرگ و دانشمندي مورد احترام بود.

 

 

 

داســـتان دوم

 

 

 

خدا کجاست؟

 

 

 

روزی مردی که بسیار خود را صاحبدل و اهل معرفت میدانست وارد دهکده ای شد.یکراست نشانی استاد را گرفت و

 

 

 

درست وسط کلاس درس کنار شیوانا(استاد مدرسه)نشست و به او خیره شد.

 

 

 

 

 


شیوانا لبخندی زد و خیرمقدمی گفت و جویای احوالش شد.اما آن فرد با غرور گفت:

 

 

 


"من سن و سالم ازتو بیشتر است و سالها به کسب دانش و معرفت مشغول بوده ام و اکنون قصد دارم به قله بلند آن کوه بروم و به خدا نزدیک تر شوم."

 

 

 

 

 


شیوانا با تبسم از او پرسید:"اگر به قله رسیدی و چیزی جز قله و ابر و برف ندیدی،چه میکنی؟"

 

 

 


مرد غریبه با غرور گفت:"دستانم را دور دهانم میگذارم و فریاد میزنم که آهای خدا،تو کجایی؟"

 

 

 

 

 


شیوانا لبخند زد و گفت:"زحمت زیادی نکش.مطمئن باش جوابی که میشنوی این است که من آن پایین بین بندگانم هستم،تو کجایی؟"

 

 

 

داستان سوم 

 

 

 

باید دیگران را بخشید تا ...

 

 

 

معلمی از شاگردانش خواست که کیسه ای سیب زمینی تهیه کنند و به کلاس بیاورند.سپس برای هر دانش آموز به

 

 

 

ازای هر تجربه ای که در آن از بخشیدن افراد خودداری کرده بودند،یک سیب زمینی انتخاب کرد و روی آن نام مورد و

 

 

 

 

 

تاریخش را نوشت و در یک کیسه پلاستیکی قرار داد.

 

 

 


بعضی از کیسه ها خیلی سنگین شده بودند.

 

 

 

 

 


از دانش آموزان خواسته شد مدت یک هفته،آن کیسه را همه جا همراه خود ببرند.کیسه را شبها کنار رختخوابشان

 

 

 

بگذارند،در ماشین کنارشان باشد و یا در حین کار،کنار میز و...

 

 

 

 

 


دشواری حمل این کیسه،فشار روحی را که تحمل میکردند به آنها نشان میداد.همینطور به آنها نشان میداد برای آنکه

 

 

 

در هیچ موقعیتی آن را فراموش نکنند،مجبورن همیشه به آن توجه کنند.

 

 

 

 

 


طبیعتا بعد از مدتی سیب زمینی ها خراب شدند و بوی بدی ایجاد کردند و وضعیت ناخوشایندتر شد.

 

 

 


طولی نکشید که دانش آموزان فهمیدند که خلاص شدن از سیب زمینی ها،بهتر و مهم تر از حمل آنهاست.

 

 

 

 

 


این تشبیه خوبیست برای بهایی که ما به خاطر حفظ رنج ها و ناراحتی هایمان میپردازیم.همیشه اغلب ما بخشش

 

 

 

را هدیه ای به دیگران تصور میکنیم،در صوری که مسلما بخشش برای خود ماست.


 

 

 



14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

                                 ماه مهمانی خدا مبارک

 

سلام دوستان .دلم برای بعضیاتون تنگ شده واقعا  چت رومم که بستن دیگه نمیتونم ببینمشون . امیدوارم نماز روزه تک تکتون قبول باشه و سر دعا  بنده رو هم فراموش نکنین اگه قابل باش.

 

 

 

 

 چون ادرس اینجا رو به همه بچه ها ندادم شاید بیشترشون  دیگه حتی مارم یادشون رفته(هرچند اینایی که هم یادشون نرفته ...).بهر حال سعی میکنم هر چند روز حداقل  وبلاگمو به روز کنم که شرمندتون نباشم  هر چند که به پاتون نمیرسم.
 

هر کمو کسری اینجا دیدید  حتما  بگید   که  منم رفعش کنم .  یه ماه کمتر  به کنکورم باقی مونده منم همه سعیمو میکنم که این فرصتو از دست ندم. ازتون میخوام واسم دعا کنین. از   ثمین و تینای عزیز هم ممنونم که  یه کم با معرفتتر بودن و هراز گاهی یاد ما میفتادن - مرسی

 

 خب تا  وقت بعدی  خدانگهدارتون  التماس دعا 

 

 

روزه


بركات روزه داشتن‏


 علَيكُم بالصَّومِ؛ فانّهُ مَحسَمَةٌ للعُرُوقِ و مَذهَبَةٌ للأشَرِ.            
     كنزالعمال


 بر شما باد به روزه گرفتن، كه آن، رگ‏هاى شهوترا مى‏بُرد و سرمستى را مى‏بَرد.


روزه، زكات بدن‏

 

 

 


  لِكُلِّ شَى‏ءٍ زكاةٌ وزكاةُ الأبدانِ الصِّيامُ.                                
 فضائل الاشهر الثلاثة


هر چيزى زكاتى دارد و زكات بدن‏ها روزه است.


سلامتى و روزه‏


 صُومُوا تَصِحُّوا.                                                                
      الدعوات راوندى


روزه بگيريد، تا سالم بمانيد.


عبادت روزه دار


 الصائمُ فى عِبادَةِ اللَّهِ وان كانَ نائماً على فِراشِهِ                    
      ثواب الاعمال

ما لَم يَغتَبْ مُسلِماً.  


روزه دار، تا زمانى كه غيبت مسلمانى را نكند، در حال عبادت خداست گر چه در بستر خويش خفته باشد.


روزه، سپر آتش‏


 الصَّومُ جُنَّةٌ مِن النارِ.                                                          
      كافی


روزه، سپرى در برابر آتش است.


اجر روزه دار


 مَن صامَ يَوماً تَطَوُّعاً فلو اُعطِىَ مِل‏ءَ الأرضِ ذَهَباً ماوَفّى              
     معانى‏الاخبار

أجرَهُ دُونَ يَومِ الحِسابِ.


هر كس يك روز داوطلبانه روزه بگيرد، اگر به اندازه زمين طلا به او داده شود، اجر خود را كامل دريافت نكرده‏است و فقط در روز حساب )و قيامت) اجر كاملش را دريافت مى‏كند.

 


آمرزش روزه دار


مَن صامَ يَوماً تَطَوُّعاً ابتِغاءَ ثَوابِ اللَّهِ وَجَبَت لَهُ المَغفِرَةُ.
                       امالى صدوق


هر كه يك روز براى دريافت ثواب الهى داوطلبانه روزه بگيرد، آمرزشش حتمى است.


روزه سه روز در ماه‏


 مَن صامَ ثلاثةَ أيّامٍ مِن‏كُلِّ شَهرٍ كانَ كَمَن صامَ الدَّهرَ كلّه.              
     دعائم الاسلام

لأنَّ اللَّهَ عزّ و جل يقولُ: مَنْ جاءَبالحَسَنَةِ فلَهُ عَشْرُ أمْثالِها.


 هركس در هر ماه، سه روز روزه بگيرد، مانند كسى است كه همه عمر روزه گرفته باشد؛ زيرا خداوند عزّ و جل‏مى‏فرمايد: هر كه يك كار نيك كند، ده برابر آن برايش منظور شود.


روزه بى نتيجه‏


 يقولُ اللهُ عزّ و جل مَن لَم تَصُمْ جَوارِحُهُ عن مَحارِمِى ،                        
الفردوس

فلا حاجَةَ لى فى أن يَدَعَ طَعامَهُ وشَرابَهُ مِن‏أجلِى.


خداوند عزّ و جل مى‏فرمايد: كسى كه اندام‏هايش از حرام‏هاى من روزه ندارد، مرا چه حاجت كه به خاطر من ازخوردن و آشاميدن خوددارى ورزد؟!

 




-



6 تير 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

قد بالای 180، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و ... 

 این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند.                      

توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم  

 چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لا اقل از لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد .

 

 

برای دیدن ادامه داستان رو ادامه مطلب کلیک کنید 

 



ادامه مطلب ...


6 تير 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

و هنگامی که جایی برای جبران نمی ماند...

 

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوضکنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده!

 

برای دیدن ادامه داستان روی ادامه مطلب کلیک کنید



ادامه مطلب ...


14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

شاید تا حالا برای بیشتر شماها پیش اومده که موقع نماز خوندن  دلتون به نماز نباشه و به چیزای مختلفی فکر کنید .

این باعث میشه که در نماز زیاد شک کنیم و تا حدودی برای ما آزار دهنده ست ،به خاطر اینکه حس میکنیم اونجور که باید دل به نماز ندادیم . البته بیشتر مواقع این افکار مزاحم سر نماز ناخواسته به سراغمون میان .

حالا من نمیدونم اینو جای دیگه ای هم دیدین و شنیدین یا نه  ولی چون من تجربه کردمو همیشه جواب داده میخواستم بهتون بگم . اونم اینه که سر نماز  سعی کنید تا جایی که ممکنه به مهر نماز خیره باشید  به این سادگی ...

به امید قبول طاعات و عبادات شما  عزیزان

 

 

 

 



6 تير 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

زني از خانه بيرون آمد و سه پيرمرد را با چهره های زیبا جلوي در ديد.


به آنها گفت: « من شما را نمي شناسم ولي فکر مي کنم گرسنه باشيد، بفرمائيد داخل تا چيزي براي خوردن به شما بدهم.»


آنها پرسيدند:« آيا شوهرتان خانه است؟»


زن گفت: « نه، او به دنبال کاري بيرون از خانه رفته.»


آنها گفتند: « پس ما نمي توانيم وارد شويم منتظر می مانیم.»


عصر وقتي شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را براي او تعريف کرد

.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائيد داخل.»


زن بيرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمي شويم.»


زن با تعجب پرسيد: « چرا!؟» يکي از پيرمردها به ديگري اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پيرمرد ديگر اشاره کرد و گفت:«

نام او موفقيت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنيد که کدام يک از ما وارد خانه شما شويم.»


زن پيش شوهرش برگشت و ماجرا را تعريف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنيم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولي

همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقيت را دعوت نکنيم؟»


فرزند خانه که سخنان آنها را مي شنيد، پيشنهاد کرد:« بگذاريد عشق را دعوت کنيم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»


مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بيرون رفت و گفت:« کدام يک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»


عشق بلند شد و ثروت و موفقيت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسيد:« شما ديگر چرا مي آييد؟»


پيرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت يا موفقيت را دعوت مي کرديد، بقيه نمي آمدند ولي هرجا که عشق است ثروت و موفقيت هم هست! »

آری... با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید



2 شهريور 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

        آیا میدانستید که: 

       

  1. گربه و سگ هر كدام پنج گروه خوني دارند و انسان چهار گروه.
 
  1. موشهاي صحرايي چنان سريع تكثير پيدا ميكنند ،كه در عرض هجده ماه دو موش صحرايي قادرند يك ميليون فرزند داشته باشد   
 
  1. روباهها همه چيز را خاكستري ميبيند
 
  1. اسبها در مقابل گاز اشك آور مصون اند
 
  1. زرافه ايستاده وضع حمل مي‌كند و نوزادش از فاصله 180 سانتي متريبه زمين ميافند
 
  1. هزار و سیصد عدد كره زمين در سياره مشتري جاي مي گيرد
 
  1. رود دجله به خليج فارس ميريزد
 
  1. هشتاد و پنج درصد  گياهان در اقيانوسها رشد ميكنند
 
  1. اولين تمبر جهان در سال 1840 در انگلستان به چاپ رسید
 
  1. سريعترين پرنده شاهين است و ميتواند با سرعت 200 كيلومتر در ساعت پرواز کند
 
  1. اولين اتوموبيل را مظفرالدين شاه قاجار وارد ايران كرد
 
  1. قدرت بينايي جغد 82 برابر قدرت ديد انسان است
 
  1. در شيلي منطقه ي صحرايي وجود دارد كه هزاران سال است در آن باران باريده است
 
  1. هر 50 ثانيه يک نفر در دنيا به بيماري ايدز مبتلا ميشود
 
  1. وزن اسكلت انسان بالغ سيزده تا پانزده كيلوگرم است
 
  1. خرس قطبي هنگامي كه روي دو پا مي‌ايستد حدود سه متر است
 
  1. زرافه ميتواند با زبانش گوشهايش را تميز کند
 
  1. خرگوش و طوطي تنها حيواناتي هستند كه مي‌توانند بدون برگشتن اشياء پشت سر خود را ببينند
 
  1. كبد يا جگر تنها عضو داخلي بدن است كه اگر با عمل جراحي قسمتي ازآن برداشته شود دوباره رشد ميكند
 
  1. ميزان انرژي كه خورشيد در يك ثانيه توليد ميكند ، براي توليد برق مورد نياز کل جهان به مدت 1 میلیون سال کافیست
 
  1. هر عنكبوت تار ويژه خود را دارد و هيچگاه تارهاي آنها به هم شبيه نيست
 
  1. اگر در يك سال هيچ يك از نسلهاي يك جفت مگس نر و ماده از بيننروند ، حجم مگسهاي متولد شده با حجم كره زمين برابر ميشود
 
  1. رودي در كامبوج شش ماه سال ازشمال به جنوب و شش ماه ديگر سال ازجنوب به شمال جريان دارد
 
  1. طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست
 
  1. سريع ترين عضله بدن انسان زبان است
 
  1. شبكه چشم 135 ميليون سلول احساس دارد كه مسووليت گرفتن تصاوير وتشخيص رنگها را بر عهده دارد
 
  1. بدن انسان پنجاه هزار كيلومتر رشته عصبي دارد
 
  1. در برج ايفل دو ميليون و نيم پيچ به كار رفته است
 
  1. طول رگهاي بدن انسان پانصد و شصت هزار كيلومتر است
 
  1. هشت پا با وجود داشتن بدني بزرگ ميتواند از سوراخي به قطر پنج سانتيمترعبور كند
 
  1. تنها موجودي كه ميتواند به پشت بخوابد انسان است
 


2 تير 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
*****
در نهان خانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم ازآن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
*****
یادم آمد تو به من گفتی : از این عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن !
آب آیئنه ی عشق گذران است ،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است !
باش فردا که دلت با دگران است !
تا فراموش کنی چندی ازین شهر سفر کن !
*****
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی ! من نه رمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم !
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم !
حذر از عشق ندانم . سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم !
یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم .
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ؛ نرمیدم .....
*****
رفت در ظلمت غم آن شب و شب های دگر هم !
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم !
نکنی از آن کوچه گذر هم ! ....
 

 

www.sms.mihanblog.com

بی تو اما ؛ به چه حالی من از آن کوچه گذشتم ...


3 شهريور 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       
چند سوال ساده!!!!!!!!!
 
مردی در مسابقه اطلاعات عمومی شرکت کرده است و سعی دارد جایزه یک میلیون دلاری آن را ببرد. سوالات را بخوانید
1- جنگ صد ساله چقدر طول کشید؟
الف- 116 سال
ب- 99 سال
ج- 100 سال
د-150 سال

او نمی تواند به سوال جواب بدهد


2-کلاه های پاناما در چه کشوری تولید می شوند؟
الف- برزیل
ب- شیلی
ج- پاناما
د- اکوادر

حالا او با خجالت از دانشجویان تماشاگر در خواست کمک میکند

 


3-روس ها در چه ماهی انقلاب اکتبر را جشن می گیرند؟

الف- ژانویه
ب- سپتامبر
ج- اکتبر
د- نوامبر

خوب! بقیه حضار باید به دادش برسند


4- اسم شاه جرج ششم چه بود؟
الف- ادر
ب- آلبرت
ج- جرج
د- مانوئل

این بار هم شرکت کننده درمانده تقاضای فرصت می کند


5-نام جزایر قناری در اقیانوس آرام از کدام حیوان گرفته شده است؟
الف-قناری
ب- کانگورو
ج- توله سگ
د- موش

در اینجاست که شرکت کننده بخت برگشته از ادامه مسابقه انصراف می دهد


 

جواب ها

اگر خیلی خودتان را گرفته اید که همه جواب ها را می دانید و به این بنده خدا کلی خندیده اید بهتر اول جواب ها رو مطالعه کنید

چند سوال ساده!!!!!!!!!

 


1- جنگ صد ساله در واقع 116 سال طول کشید 


2- کلاه پاناما در اکوادر تولید می شود 


3- انقلاب اکتبر در ماه نوامبر جشن گرفته می شود 


4- اسم شاه جرج آلبرت بوده که بعد از رسیدن به مقام پا دشاهی به جرج تغییر نام داد 


5- توله سگ اسم لاتین آن اینسولاریا کاناریا است که یعنی جزایر توله سگ

 

sms.mihanblog



2 تير 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

به گفته شبکه تلويزيوني فرانس 24 ، پايتخت آنگولا در واقع به شهر دبي آفريقايي تبديل شده است و برج هاي بلند و ساختمان هاي مرتفع ساخته مي شود و ديگر از آپارتمان هاي نوساز خبري نيست.

ایرنا: شبکه تلويزيوني فرانس 24 شنبه شب طي‌ گزارشي شهر لوآندا مرکز کشور آفريقايي آنگولا را گرانترين پايتخت جهان معرفي کرد.

اين شبکه خبري گفت: شايد اسامي بسياري از شهرهاي جهان را شنيده ايد که هزينه زندگي در آنجا به شدت بالا است ولي هزينه زندگي در لوآندا بسيار بالاتر است.

در پي برقراري آتش بس و پايان جنگ داخلي در کشور آفريقايي آنگولا در سال 2002 ميلادي،‌ ساختمان سازي در لوآندا پايتخت اين کشور به شدت رواج گرفت.

وضعيت جغرافيايي اين شهر به گونه اي است که تنها گنجايش سکونت 500 هزار تن را دارد در حاليکه اينک بيش از پنج ميليون تن در اين شهر زندگي مي کنند و همين مساله موجب شده که زندگي در آن براي خارجي هايي که به اين کشور سفر کرده و به کار و زندگي مشغولند به گونه اي پرهزينه شود که به گرانترين پايتخت جهان مبدل شود.

به گفته شبکه تلويزيوني فرانس 24 ، پايتخت آنگولا در واقع به شهر دبي آفريقايي تبديل شده است و برج هاي بلند و ساختمان هاي مرتفع ساخته مي شود و ديگر از آپارتمان هاي نوساز خبري نيست.

اين شبکه در بخش ديگري از گزارش افزود: مردم آنگولا مجبورند که براي گذران زندگي در شهرها و مناطق حومه ساکن شده و براي رسيدن به موقع سر کارهاي خود صبح خيلي زود از خواب بيدار شوند تا گرفتار راه بندان هاي وحشتناک لوآندا نشوند.

کشور آفريقايي آنگولا يکي از کشورهاي صادرکننده نفت است که بيش از 60 درصد توليد ناخالص داخلي خود را از طريق فروش نفت تامين مي کند و نفت مورد نياز خود را پس از اينکه در خارج از اين کشور به انواع فرآوردهاي نفتي تبديل شد وارد مي کند.

بنابراين گزارش، گراني در اين کشور تنها به مسکن اختصاص نمي يابد به عنوان مثال قيمت يک کيلو گوجه فرنگي 10 دلار است.




23 خرداد 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

بر اساس يك نظرسنجي از سوي سايت مردمان زيبا، مردم انگليس، زشت‌ترين در دنيا هستند.

 

در سايت مردمان زيبا آمده است كه كمتر از يكي از هشت مرد يا به عبارتي 12 درصد و كمتر از سه تا از 20 زن يا به عبارتي 15 درصد زنان انگليسي‌ زيبا هستند.

 

به اين دليل در گزارش آماري كه در سايت مردمان زيبا منتشر شده است، آمده كه ساكنان انگلستان جزو زشت‌ترين‌ها در دنيا هستند.

همچنين در اين سايت به اين موضوع اشاره شده است كه مردان سوئدي با داشتن 65 درصد آمار و زنان نروژي با 76 درصد جزو زيباترين‌ها در جهان محسوب مي‌شوند.

اين وب سايت كه در سال 2002 ميلادي در دانمارك راه‌اندازي شد، تاكنون تنها 295 هزار نفر از مردان و زنان انگليسي در آن ثبت‌نام كردند.

از طرفي كشورهاي سوئد، برزيل و نروژ جزو سه كشوري هستند كه بنا به اين وب سايت بيشترين افراد زيبا را دارند و آلمان و انگلستان جزو كشورهايي قرار دارند كه زشت‌ترين ساكنان را دارد.

ايسنا

 



23 خرداد 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

 

هوش سیاه:

 

سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني با همديگر براي شرکت در يک کنفرانس مي رفتند. در ايستگاه قطار سه آمريکايي هر کدام يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که ايراني ها سه نفرشان يک بليط خريده اند..... يکي از آمريکايي ها گفت: چطور است که شما سه نفري با يک بليط مسافرت مي کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهيم .


همه سوار قطار شدند. آمريکايي ها روي صندلي هاي تعيين شده نشستند، اما ايراني ها سه نفري رفتند توي يک توالت و در را روي خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بليط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بليط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لاي در يک بليط آمد بيرون، مامور قطار آن بليط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمريکايي ها که اين را ديدند، به اين نتيجه رسيدند که چقدر ابتکار هوشمندانه اي بوده است .


بعد از کنفرانس آمريکايي ها تصميم گرفتند در بازگشت همان کار ايراني ها را انجام دهند تا از اين طريق مقداري پول هم براي خودشان پس انداز کنند. وقتي به ايستگاه رسيدند، سه نفر آمريکايي يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که آن سه ايراني هيچ بليطي نخريدند. يکي از آمريکايي ها پرسيد: چطور مي خواهيد بدون بليط سفر کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.


سه آمريکايي و سه ايراني سوار قطار شدند، سه آمريکايي رفتند توي يک توالت و سه ايراني هم رفتند توي توالت بغلي آمريکايي ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار يکي از ايراني ها از توالت بيرون آمد و رفت جلوي توالت آمريکايي ها و گفت: بليط ، لطفا !!!



3 شهريور 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

اینم چندتا لطیفه جالب :

 

الاغ ملانصرالدین به چراگاه حاکم وارد شد. حاکم از ملا نزد قاضی شکایت کرد. قاضی ملا را احضار کرد و گفت : ماجرا را توضیح بده.
ملا گفت : جناب قاضی. فرض کنید شما خر من هستید. من شما را زین می‌کنم و افسار به شما می‌بندم و شما حرکت می‌کنید. بین راه سگ‌ها به طرفتان پارس می‌کنند و شما رَم می‌کنید و به طرف چراگاه حاکم می‌روید. حالا انصاف بدهید من مقصرم یا شما؟!

 

 

آقايان وقتي مي خواهند کاري انجام دهند، اول خوب فکر مي کنند، بعد به حرف دلشان گوش مي دهند، به خدا توکل مي کنند و... در آخر کاري را انجام مي دهند که زنشان بگويد!!!

 

یه روز ملانصرالدین و دوستش دوتا خر میخرن. دوست ملا میگه: چه طوری بفهمیم کدوم ماله منه کدوم ماله تو؟
ملا میگه خوب من یه گوش خرم رو میبرم. اونی که یه گوش داره مال من، اونی هم که دو گوش داره مال تو. فرداش میبینن خر ملا گوش اون یکی خره رو از سر حسادت خورده! دوست ملا میگه: حالا چیکار کنیم؟ ملا میگه: من جفت گوش خرمو میبرم.
فرداش میبینن بازم قضیه دیروزیه. دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من دم خرمو میبرم! ... فرداش بازم قضیه دیروزی میشه. دوست ملا با عصبانیت میگه: حالا چیکار کنیم؟ ملانصرالدین هم میگه: عیبی نداره! حالا خر سفید مال تو، خر سیاه مال من. (End IQ)

به ترکه میگن نظرت درباره گل چیه ؟میگه گل  خیلی خوبه حتی خدا  تو قران میگه گل هو والله احد.

 

اولی :ميدوني اگه تو باک ماشين به جاي بنزين ماست بريزی چي ميشه؟                                                                     دومی: نه نميدونم هيچي ، فقط به جاي بوق بوق ميگه دوغ دوغ

 

غضنفر توی مسابقه دو دوپينگ ميکنه و برای اينکه کسي نفهمه از قصد خودش رو نفر آخر مسابقه ميکنه.

 

غضنفر از ساختمون ده طبقه ميفته پايين ، همه جمع ميشن دورش، ازش ميپرسن: آقا چي شده ميگه: والله منم تازه رسيدم .

 

ک روز يک کور ، يک شل ، يک کچل و کر با هم ميرن دزدي کور ميگه يک نفر داره مياد کر مگه من صداش را ميشنوم شله مگه بلند شيم در بريم کچل ميگه يک مو از سر من کم بشه پدرتان را در ميارم.

 

 غضنفر زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای دختره گوشی رو ور میداره. غضنفرمیگه: ببخشید غزال خونست؟!باباهه هم شاكی میشه فحش خوار مادر رو میكشه به غضنفر ! چند روز بعد دختره غضنفررو تو خیابون میبینه،میگه: بابا چرا ضایع بازی  در میاری؟!  وقتی بابام ور میداره، یه چیزِ بیربط سر هم كن بگو. غضنفرهم میگه باشه. دفعه بعد كه زنگ میزنه، باز باباهه گوشی رو ور میداره.غضنفرهول میشه، میگه: ببخشید اونجا میدون انقلابه؟! یارو میگه: آره چی كار داشتی؟!  میگه: ببخشید، غزال خانم هستن؟!

 

 غضنفر می ره امتحان رانندگی، افسر بهش می گه حركت كن. غضنفرمی زنه دنده عقب! افسر میپرسه چرا دنده عقب می ری؟ می گه می خوام خیز بگیرم.

به غضنفر میگن بهترین شهر دنیا کجاست؟ میگه سانفرانسیسکو . میگن بنویسش میگه غلط کردم قم       

                       

شباهت زن و تقویم چیه؟!دوتاشون وقتی قرمزن تعطیلن!!!

 



21 خرداد 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

همین اول بگم که امیدوارم دخترا  از دیدن این مطلب دلخور نشن از من.فقط یه شوخیه کوچیکه همین. هدف شادیتونه دوستای گلم.باهم یه سری به این مطلب جالب بزنیم.

راهنمای پیدا کردن شریک زندگی :

 

در راستای اینکه بحران بی شوهری در جامعه امروز بوجود آمده کلیه خانمهای محترم 

می تونن از روش های زیر استفاده کنن و البته مراقب باشن که سوءاستفاده نکنن .

 

 روش کوزه ایی : همان روش قرن های قدیم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه می رفت پسر به کوزه می خوره کوزه بشکست و بعد چنین گفته اند که : اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی نتیجه گیری : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشی شدن آبه .

 

 روش عرفانی : چهل شبانه روز جلوی خونه رو آب و جارو میکنی و ده تا شمع روشن میکنی شکلات بین مردم تقسیم میکنی تا مرد آرزوهات بیاد. نتیجه گیری : در صورت کمبود شمع میتونین فانوس هم روشن کنین .  

 

روش سوسکی : بخاطر ترس از یه سوسک که حتی میتونی خودت اون رو تو خونه یا کوچه کار بزاری همچین محکم میپری تو بغلش و بهش می چسبی که هیچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه . نتیجه گیری : با تشکر از کلیه سوسک های محترم مقیم مرکز و حومه .

 

 روش درس خونی : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بیست کلاس میشی بلاخره تو کل سال های مدرسه یه خر خون دیگه پیدا میشه که بیاد سراغت . نتیجه گیری : اگه شوهر پیدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدین و بعد ترک تحصیل کنین.

 

 روش فامیلی : یه کاغذ بر میداری و اسم تمام پسرهای فامیل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش می نویسی بعد شروع به بررسی و تفکیک میکنی و اونهایی که شرایط را دارن رو انتخاب میکنی و یه برنامه ریزی برای عملیات تاکتیکی که بلاخره یه کدوم رو خفت کنی . نتیجه گیری : می تونین روی یه بچه پنج ساله برای بیست سال آینده برنامه بریزین

 

روش نامردی : جلوی یکی از این ماشین های پلیس یه دفعه می پری پسره رو میگیری تو بغلت و دستت رو میکنی تو دستش و  تا بعد از تعهد توی کلانتری مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته این روش برای اونهایی است که از کلیه روش های بالا نا امید شده اند.



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد