درباره وبلاگ

گاهی گمان میکنی که نمیشود گاهی نمی شود که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود گاهی گدای گدایی و بخت نیست گاهی تمام شهر گدای تو می شود
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پنج ستاره و آدرس panjsetare.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 73
بازدید ماه : 73
بازدید کل : 94072
تعداد مطالب : 41
تعداد نظرات : 93
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


زنـــدگی منـــهای غـم
Welcome To Meysam's Weblog
14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

سلام دوستان گلم . میدونم که هیچکدوم از دوستایی که من دارمو اینجا سر میزنن ازدواج نکردن ولی دیدن این مطلب واقعا جالبه و برای کسایی هم که میخوان بعدا این سنت زیبا رو به جا بیارن خیلی مفیده.

تو این پست تعریف ازدواج رو از نگاه ضرب المثلهای کشورهای مختلف و  هنرمندان و دانشمندان بزرگ دنیا می بینید.امیدوارم خوشتون بیاد.و چون مطلب جالبیه حتما باید نظر بدین و بگین از کدوم یکی از ضرب المثلها بیشتر خوشتون اومد .

 

  ازدواج در ضرب المثلهای کشورهای مختلف دنیا

 

1- هنگام ازدواج بيشتر با گوش هايت مشورت كن تا با چشم هايت (ضرب المثل آلماني)



2- مردي كه به خاطر پول زن مي گيرد به نوكري مي رود( ضرب المثل فرانسوي)



3- لياقت داماد به قدرت بازوي اوست( ضرب المثل چيني)



4- زني سعادتمند است كه مطيع شوهر باشد‌( ضرب المثل يوناني)



5- زن عاقل با داماد بي پول خوب مي سازد. (ضرب المثل انگليسي
)

بقیه در ادامه مطلب

 



ادامه مطلب ...


15 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

سلام . خوبین ؟خوشین ؟ دلم برای همتون تنگ شده بود. ببخشید از اینکه یه روز هستمو یه ماه نیستم. کنکوره دیگه.خداروشکر دوتاشونو خوب دادم.

 

 

یکی ازاد بود که نتایجش اومده و از قرار معلوم رتبم تو اهواز 3 شده و اون یکیم که مهمتر و سختتره نتایجش دو هفته دیگه میاد .دعا کنین تو این یکی قبول شم.

 

 

خب دوستای گلم از امروز تصمیم گرفتم که  اینجا رو قشنگتر از قبل کنم و هریکی دو روز اپش کنم  تا شما وقتی سر میزنین از اینکه وقت گذاشتینو سر زدین پشیمون نشین. اگه هم چیز خاصی  دوست دارین که تو وبلاگم باشه حتما بگین.

 

 

خب دیگه زیاد حرف نزنم  بریم سراغ چندتا  موضوع جالبو قشنگ که امیدوارم خوشتون بیاد .

 

 

 

 

 

اول اینکه تصمیم گرفتم هر روز سه تا داستان جالبو اموزنده بذارم .اگه دوست داشتین که اینکارو ادامه میدم پس حتما حتما نظراتتونو واسه تک تکشون بگین واسم خیلی مهمه.

 

 

راستی منبعشونو هم بعد بهتون میگم که فکر نکنین با کلک از جایی برداشتم .بالاخره اون دوستمونم واسه اینا زحمت کشیده .

 

 

خب بریم سراغ  داستان اول

 

 

 

 داستانی از سقراط  (فیلسوف مشهور یونانی)

 

 

 

در دوره ماد ها،سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود.


روزي فيلسوف بزرگي که از آشنايان سقراط بود با هيجان نزد او آمد و گفت:

 

 

 

 

 


"سقراط ميداني راجع به يکي از شاگردانت چه شنيده ام؟"

 

 

 


سقراط پاسخ داد:"لحظه اي صبر کن،قبل از اينکه به من چيزي بگويي،از تو مي خواهم آزمون کوچکي را که نامش آزمون 3 پرسش است،بگذراني."

 

 

 

 

 


مرد پرسيد:"3 پرسش؟"

 

 

 


سقراط گفت:"بله درست است.قبل از اينکه راجع به شاگردم با من صحبت کني،لحظه اي آن چه قصد گفتنش را داري امتحان کنيم.اولين پرسش-حقيقت-است.کاملا مطمئني آنچه را که ميخواهي به من بگويي حقيقت دارد؟"

 

 

 

 

 


 مرد جواب :"نه فقط در موردش شنیده ام.

 

 

 



سقراط گفت:"بسيار خوب، پس واقعا نمي داني که خبر درست يا نادرست است. حالا بيا پرسش دوم را بگويم،پرسش-خوبي-. آنچه را که ميخواهي در مورد شاگردم به من بگويي خبر خوبيست؟"

 

 

 

 

 


مرد پاسخ داد:"نه،برعکس..."

 

 

 


سقراط ادامه داد:"پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي در مورد حقيقت آن هم مطمئن نيستي بگويي؟"

 

 

 

 

 


مرد کمي دست پاچه شد و شانه بالا انداخت.

 

 

 


سقراط ادامه داد:"و اما پرسش سوم-سودمند بودن-است.آنچه را که ميخواهي در مورد شاگردم به من بگويي،برايم سودمند است؟"

 

 

 

 

 


مرد پاسخ داد:"نه واقعا..."

 

 

 


سقراط نتيجه گيري کرد:"اگر مي خواهي به من چيزي را بگويي که نه حقيقت دارد و نه خوب و نه حتي سودمند است،پس چرا اصلا آن را به من ميگويي؟"

 

 

 

 

 


مرد،شکست خورده و شرمنده بود و سقراط به اين دليل فيلسوفي بزرگ و دانشمندي مورد احترام بود.

 

 

 

داســـتان دوم

 

 

 

خدا کجاست؟

 

 

 

روزی مردی که بسیار خود را صاحبدل و اهل معرفت میدانست وارد دهکده ای شد.یکراست نشانی استاد را گرفت و

 

 

 

درست وسط کلاس درس کنار شیوانا(استاد مدرسه)نشست و به او خیره شد.

 

 

 

 

 


شیوانا لبخندی زد و خیرمقدمی گفت و جویای احوالش شد.اما آن فرد با غرور گفت:

 

 

 


"من سن و سالم ازتو بیشتر است و سالها به کسب دانش و معرفت مشغول بوده ام و اکنون قصد دارم به قله بلند آن کوه بروم و به خدا نزدیک تر شوم."

 

 

 

 

 


شیوانا با تبسم از او پرسید:"اگر به قله رسیدی و چیزی جز قله و ابر و برف ندیدی،چه میکنی؟"

 

 

 


مرد غریبه با غرور گفت:"دستانم را دور دهانم میگذارم و فریاد میزنم که آهای خدا،تو کجایی؟"

 

 

 

 

 


شیوانا لبخند زد و گفت:"زحمت زیادی نکش.مطمئن باش جوابی که میشنوی این است که من آن پایین بین بندگانم هستم،تو کجایی؟"

 

 

 

داستان سوم 

 

 

 

باید دیگران را بخشید تا ...

 

 

 

معلمی از شاگردانش خواست که کیسه ای سیب زمینی تهیه کنند و به کلاس بیاورند.سپس برای هر دانش آموز به

 

 

 

ازای هر تجربه ای که در آن از بخشیدن افراد خودداری کرده بودند،یک سیب زمینی انتخاب کرد و روی آن نام مورد و

 

 

 

 

 

تاریخش را نوشت و در یک کیسه پلاستیکی قرار داد.

 

 

 


بعضی از کیسه ها خیلی سنگین شده بودند.

 

 

 

 

 


از دانش آموزان خواسته شد مدت یک هفته،آن کیسه را همه جا همراه خود ببرند.کیسه را شبها کنار رختخوابشان

 

 

 

بگذارند،در ماشین کنارشان باشد و یا در حین کار،کنار میز و...

 

 

 

 

 


دشواری حمل این کیسه،فشار روحی را که تحمل میکردند به آنها نشان میداد.همینطور به آنها نشان میداد برای آنکه

 

 

 

در هیچ موقعیتی آن را فراموش نکنند،مجبورن همیشه به آن توجه کنند.

 

 

 

 

 


طبیعتا بعد از مدتی سیب زمینی ها خراب شدند و بوی بدی ایجاد کردند و وضعیت ناخوشایندتر شد.

 

 

 


طولی نکشید که دانش آموزان فهمیدند که خلاص شدن از سیب زمینی ها،بهتر و مهم تر از حمل آنهاست.

 

 

 

 

 


این تشبیه خوبیست برای بهایی که ما به خاطر حفظ رنج ها و ناراحتی هایمان میپردازیم.همیشه اغلب ما بخشش

 

 

 

را هدیه ای به دیگران تصور میکنیم،در صوری که مسلما بخشش برای خود ماست.


 

 

 



14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

ســـــــــــلام به همـــــــــــــگی 

 

 

خوش اومدین دوستــان گلم . یه همچین روزی ساعت 10 شب تو شهر اهواز یه موجودی به نام میثم متولد شد .

 

 

 اسم من تو شناسنامه مهدی هست ولی همه میگن میثم . مثلا امروز تولدمه . ساعت یک و نیم ظهر بیدار شدم  گفتم الان  هرکی منو میبینه تبریک میگه بوس میکنه خلاصه کیف میکنم . هیچی بیدار شدم هرجور بود  رفتم اون یکی اتاق که خونواده محترمه نشسته بودن . دیدم عجب هی نگاشون میکردم  اونام  عین خیالشون نبود  گفتم نکنه  دست به یکی کردن منو غافلگیر کنن  دیدم نه خبر  هیچ خبری نیست والا. مجبور شدم بگم بابا میدونین امروز چه امروزیه؟ مامان گفت روز تولدته عزیزم  دیشب خواستم بوست کنم خواب بودی  گفتم نه این چه حرفیه اصلا راضی به زحمت نیستم - اینم حالت ابوی موقعی که یادشون اومد تولدمه

 

با خودم گفتم حالا وجدانا اگه میذاشتم یه روز دیگه میگفتم  کی می فهمید  مثلا؟  خلاصه عجولیم دیگر

 

 

بگذریم از خاطرات به یاد ماندنی

 

راستی بعضیاتون گفته بودین که پروفایلتو فعال کن . خب من پروفایلم چیز خاصی نداره که بخوام غیر فعالش کنم . اما  همه وبلاگهایی که این سرور ازشون پشتیبانی میکنه پروفایلشون  نشون داده نمیشه حالا علتشو نمیدونم . اما خب  چون خواسته بودین من  مجبور شدم تقلب کنم  

 

 

خب اولا که پروفایلمو کاملتر کردمو یه چیزای دیگه هم بهش اضافه کردم  دوما اینکه  اونو تو یه صفحه  جداگونه گذاشتم و لینکش تو پیوندها هست.خب این از این .

 

 



14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

سلام دوســـــــــــتان عزیزم

 

از دوستانی که سر زدنو نظر دادن ممنونم و مثل همیشه بیشترشون (همشون ) دخترن

 

 

خب دوستان بعضیا که خیلی با معرفتن یادشونه که فردا  تولدمه  و بهم گفتن  منم  ازشون تشکر میکنم که به یاد من بودن . اخه من متولد 15 شهریورم  الانم کلی ذوق کردم فردا روز تولدمه

 

راستش من نمیدونم چرا غیر از اجی تینا هیچکدومتون منو لینک نکرده  پری و چندنفر دیگه میگن بیا بلاگفا تا لینکت کنیم . به اینم میگن بهانه؟ خلاصه هرجور راحتین .

 

 

راستش شایعه شده   چندنفر در شرف شروع زندگی مشترکن  حالا اسماشون بماند (ث...) 

 

مثل اینکه پیشنهادمو قبول کردن  قراره بعد ماه رمضون یه  سر بریم علی آباد کتول ،  میدونین کجاست؟

 

 

اره دیگه   دوماد اونجاست میخوایم بریم تحقیق  - هرچی باشه اجیمونه 

 

ان شالله به پای هم پیر بشن . اصلا خیلی بهم میان واقعا . قالب همن 

 

 

خب دیگه فردا جشن تولدمه حتما بیاین ها - همتون دعوتین - میخوام ببینم کی با معرفته 

 

از همتون التماس دعا دارم دوستای عزیـــــــــــــــــــزم

 

فعلا خدانگهدارتون 



14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

سلامممممممممم خدمت همه دوستان گلم که تو این چندروز  لطف داشتنو نظر گذاشتن  از همشون ممنونم.

ولی حقیقتش اینه که یه چیزی واسم جالب بود اونم اینه که فقط دخترا میان نظر میدن  . هرکی میبینه میگه این دیگه کیه بابا   . با اینکه رفیقام بیشتر پسرن ولی نمیدونم این چه وضعشه اخه .

از کلیه دوستان پسرم خواهشمندم برای جلوگیری از هرگونه  .... در مورد  بنده  بیانو  نظر بدن و الا 

ولی خدایی از وقتی چت اومدم فهمیدم دخترا کلا از پسرا با معرفتتر بودن  واسم   ولی  چرا اینجوریه خدا میداند 

 راستی   مگه اینجا چت رومه  دخترای عزیز؟  پریچهر خانم  گفتن  قالبت خوب نیست ما هم عوض کردیم   میبینی چقدر به نظر  هموطنان عزیزمون می رسیم اجی تینا؟ (البته خودم از اول میخواستم عوض کنم )

خلاصه  دیشب شب قدر خیلی خوب بود  واسه همتونم دعا کردم  که  هممون عاقبت به خیر بشیمو به  موفقیت برسیم . هرچند که بعضی دعاها  محال الاستجابه ست  مثلا ثمین خانوم ازم خواستن براشون دعا کنم نتیجه کنکورش خوب بیاد . اخه دختر حسابی شما که رتبت  تو کشور n  شده  مثلا چی میخوای در بیای؟

نه  من یکی میدونم  رتبه  اجی ثمینم خیلی خوب شده ولی چون میترسه چشش بزنن راستشو نگفته ولی من کارنامشو دیدم  (  )
 

ما که دعا کردیم انشالله فرجی بشه یه ظرفیت تکمیلی چیزی بهتون بخوره قبول شین   

خب دوستان  مرسی از اونایی که بهمون لطف داشتن   از  همشون ممنونم

تا دیدار بعدی به خدا میسپارمتون عزیزان 


 



14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

                                 ماه مهمانی خدا مبارک

 

سلام دوستان .دلم برای بعضیاتون تنگ شده واقعا  چت رومم که بستن دیگه نمیتونم ببینمشون . امیدوارم نماز روزه تک تکتون قبول باشه و سر دعا  بنده رو هم فراموش نکنین اگه قابل باش.

 

 

 

 

 چون ادرس اینجا رو به همه بچه ها ندادم شاید بیشترشون  دیگه حتی مارم یادشون رفته(هرچند اینایی که هم یادشون نرفته ...).بهر حال سعی میکنم هر چند روز حداقل  وبلاگمو به روز کنم که شرمندتون نباشم  هر چند که به پاتون نمیرسم.
 

هر کمو کسری اینجا دیدید  حتما  بگید   که  منم رفعش کنم .  یه ماه کمتر  به کنکورم باقی مونده منم همه سعیمو میکنم که این فرصتو از دست ندم. ازتون میخوام واسم دعا کنین. از   ثمین و تینای عزیز هم ممنونم که  یه کم با معرفتتر بودن و هراز گاهی یاد ما میفتادن - مرسی

 

 خب تا  وقت بعدی  خدانگهدارتون  التماس دعا 

 

 

روزه


بركات روزه داشتن‏


 علَيكُم بالصَّومِ؛ فانّهُ مَحسَمَةٌ للعُرُوقِ و مَذهَبَةٌ للأشَرِ.            
     كنزالعمال


 بر شما باد به روزه گرفتن، كه آن، رگ‏هاى شهوترا مى‏بُرد و سرمستى را مى‏بَرد.


روزه، زكات بدن‏

 

 

 


  لِكُلِّ شَى‏ءٍ زكاةٌ وزكاةُ الأبدانِ الصِّيامُ.                                
 فضائل الاشهر الثلاثة


هر چيزى زكاتى دارد و زكات بدن‏ها روزه است.


سلامتى و روزه‏


 صُومُوا تَصِحُّوا.                                                                
      الدعوات راوندى


روزه بگيريد، تا سالم بمانيد.


عبادت روزه دار


 الصائمُ فى عِبادَةِ اللَّهِ وان كانَ نائماً على فِراشِهِ                    
      ثواب الاعمال

ما لَم يَغتَبْ مُسلِماً.  


روزه دار، تا زمانى كه غيبت مسلمانى را نكند، در حال عبادت خداست گر چه در بستر خويش خفته باشد.


روزه، سپر آتش‏


 الصَّومُ جُنَّةٌ مِن النارِ.                                                          
      كافی


روزه، سپرى در برابر آتش است.


اجر روزه دار


 مَن صامَ يَوماً تَطَوُّعاً فلو اُعطِىَ مِل‏ءَ الأرضِ ذَهَباً ماوَفّى              
     معانى‏الاخبار

أجرَهُ دُونَ يَومِ الحِسابِ.


هر كس يك روز داوطلبانه روزه بگيرد، اگر به اندازه زمين طلا به او داده شود، اجر خود را كامل دريافت نكرده‏است و فقط در روز حساب )و قيامت) اجر كاملش را دريافت مى‏كند.

 


آمرزش روزه دار


مَن صامَ يَوماً تَطَوُّعاً ابتِغاءَ ثَوابِ اللَّهِ وَجَبَت لَهُ المَغفِرَةُ.
                       امالى صدوق


هر كه يك روز براى دريافت ثواب الهى داوطلبانه روزه بگيرد، آمرزشش حتمى است.


روزه سه روز در ماه‏


 مَن صامَ ثلاثةَ أيّامٍ مِن‏كُلِّ شَهرٍ كانَ كَمَن صامَ الدَّهرَ كلّه.              
     دعائم الاسلام

لأنَّ اللَّهَ عزّ و جل يقولُ: مَنْ جاءَبالحَسَنَةِ فلَهُ عَشْرُ أمْثالِها.


 هركس در هر ماه، سه روز روزه بگيرد، مانند كسى است كه همه عمر روزه گرفته باشد؛ زيرا خداوند عزّ و جل‏مى‏فرمايد: هر كه يك كار نيك كند، ده برابر آن برايش منظور شود.


روزه بى نتيجه‏


 يقولُ اللهُ عزّ و جل مَن لَم تَصُمْ جَوارِحُهُ عن مَحارِمِى ،                        
الفردوس

فلا حاجَةَ لى فى أن يَدَعَ طَعامَهُ وشَرابَهُ مِن‏أجلِى.


خداوند عزّ و جل مى‏فرمايد: كسى كه اندام‏هايش از حرام‏هاى من روزه ندارد، مرا چه حاجت كه به خاطر من ازخوردن و آشاميدن خوددارى ورزد؟!

 




-



14 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

 

 

شاید تا حالا برای بیشتر شماها پیش اومده که موقع نماز خوندن  دلتون به نماز نباشه و به چیزای مختلفی فکر کنید .

این باعث میشه که در نماز زیاد شک کنیم و تا حدودی برای ما آزار دهنده ست ،به خاطر اینکه حس میکنیم اونجور که باید دل به نماز ندادیم . البته بیشتر مواقع این افکار مزاحم سر نماز ناخواسته به سراغمون میان .

حالا من نمیدونم اینو جای دیگه ای هم دیدین و شنیدین یا نه  ولی چون من تجربه کردمو همیشه جواب داده میخواستم بهتون بگم . اونم اینه که سر نماز  سعی کنید تا جایی که ممکنه به مهر نماز خیره باشید  به این سادگی ...

به امید قبول طاعات و عبادات شما  عزیزان

 

 

 

 



15 مهر 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : Meysam       

و این هم جمله های زیباتر اززبان  دکتر شریعتی  خودمون  

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است .

 

اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است

 

وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم

 

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است

 

دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند

 

به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد

 

 

 

هر کسی را نه بدان گونه که « هست »، احساس می کنند ،بدان گونه که « احساسش » می کنند ، هست

 

و در آخر یک شعر  از فریدون مشیری تقدیم شما عزیزان میکنم :

 

«شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود»
«به پرستو ، به گل ، به سبزه درود ! »

 

«ما عاشقان نور و بهار و پرنده‌ایم
شب، بوسه می‌فرستیم
مهتاب نازنین را
با صبح می‌ستاییم
مهر گل‌آفرین را»

 

من دل به زیبایی به‌خوبی می‌سپارم، دینم این است
من مهربانی را ستایش می‌کنم، آیینم این است
انسان و باران و چمن را می‌ستایم
انسان و باران و چمن را می‌سرایم

 

         او نه تنها زیباییها را می‌ستاید ، در میان آنها درس مهر و دوستی و مهربانی به ما می‌دهد